تحلیلی بر مفهوم اخلاق در مکتب فرانکفورت
|
مریم اصفهانی، طیبه ماهروزاده*، سعید بهشتی |
|
|
چکیده: (868 مشاهده) |
زمینه: علم اخلاق از کامل ترین علوم مقدمی است که انسان ها به آن نیاز مبرم دارند؛چرا که موضوع دانش اخلاق،نفس انسان و سازندگی درونی اوست. .تفکر اخلاقی اندیشمندان مکتب فرانکفورت؛به عنوان یکی از اندیشه های قرن بیستم، مبتنی بر اخلاق فضیلت است؛ زیرا فعل اخلاقی را فعلی می دانند که برآیند فضایل و ماهیت راستین فاعل فعل باشد.دراین پژوهش که پژوهشی بنیادی است،محقق بر آن است تا با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و نیز مطالعه اسنادی ، مفهوم اخلاق و راهکارهای دستیابی به آن را در اندیشه اندیشمندان مکتب فرانکفورت بررسی کند.
نتیجه گیری: یافته ها نشان از آن دارد که اندیشمندان این مکتب، اخلاق را به معنای آزادی می دانند و از دیدگاه آنان انسان آراسته به زیور اخلاق،انسانی است که برده قدرت های درونی یا بیرونی ،مانند انتظارات دیگران،ماشین های صنعتی،شهوت،قدرت،مقام،تکنولوژی و .... نباشد و هر کدام از اندیشمندان راه تحقق اخلاق را در ابزاری خاص تعریف می کنند.هورکهایمر تحقق اخلاق را با ابزار خرد عینی محقق می داند ،آدورنو اخلاقی بودن انسان را در زیبایی و هنر می بیند، مارکوزه با بازسازی عقلانی جامعه در پی تحقق اخلاق بر می آید، اریک فروم به تدوین اصول اخلاقی توسط خود فرد معتقد است و هابرماس گفتگو را راه رسیدن به آزادی و اخلاق می داند.
|
|
واژههای کلیدی: اخلاق، اخلاق فضیلت، آزادی، مکتب فرانکفورت |
|
متن کامل [PDF 449 kb]
(502 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/3/31 | پذیرش: 1400/3/30 | انتشار: 1400/3/30
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|