زمینه: یکی از علل کمرنگ شدن اخلاق در روابط انسانی، غفلت از ارزش والای انسانی است. این نگرش باعث میشود که انسان موجودی کماهمیت بهنظر آید و ناخودآگاه بسیاری از حقوق قانونی و اخلاقی او نادیده گرفته شود. برعکس، توجه به جایگاه بالای انسان، حس احترام به بشر و رعایت رفتار اخلاقی نسبت به او را بر میانگیزد. بنابراین لازم است، حقیقت و جایگاه انسان بهگونهای فراگیر و با روشی عقلی و نظری، تبیین شود و پیامدهای اخلاقی آن در رفتار افراد نسبت به یکدیگر مورد توجه قرار گیرد. از این روی پژوهش حاضر بر آن شد بر انسانشناسی فلسفی، عرفانی و دینی، به عنوان مبانی نظری اخلاق حرفهای توجه نماید.
نتیجهگیری: بین تلقی هر شخصی از انسان و نوع رفتار او با افراد بشر رابطه معناداری وجود دارد. توجه دادن به استعدادها و ظرفیتهای نهفته در انسان و جایگاه بالای او در آفرینش، افزون بر این که هوش اخلاقی را پایدارتر میکند، میتواند از سویی نوعی احترام و رفتار اخلاقمدارانه نسبت به انسانها را در افراد برانگیزد و از دیگر سو، انگیزه برای تربیت انسانهای بدرفتار و غیراخلاقی را افزایش دهد. از این رو، برای بهبود روابط انسانی و بهویژه رعایت اخلاق در محیط کسبوکار، دیدن این جایگاه میتواند نقش چشمگیری داشته باشد. این دیدن اما بیشتر با چشم خرد دیده میشود تا با چشم سَر، یعنی نظری و فراتر از رفتارشناسی است.