جایگاه فلسفۀ ستایش و ستایشگری در خلق انتقادات اخلاقی و اجتماعی در کلیات سعدی و دیوان خواجوی کرمانی
|
حسین صفری نژاد، علی اصغر حلبی |
|
|
چکیده: (2260 مشاهده) |
زمینه: در ادبیاتِ گذشته ایران رسم بر آن بود که برخی شاعران کلام خود را در خدمت توصیف و تمجید شاهان و صاحبان قدرت قرار میدادند و در پاسخ با انواعِ عطایا و ملاطفات که صله نام داشت موردِ نوازش قرار میگرفتند. اما در این میان گاه در کلام برخی سخنوران مداحی و ستایشگری از مسیر معمول خود خارج میگردید و شاعر با کمک آن ضمن به دست آوردن دل ممدوح با انتقاد و اعتراض بر رفتارهای غیرمعمول او و محیط اطرافش نیز میتاخت. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با هدف مقایسه و بررسی ستایش و ستایشگری در خلق مضامین اخلاقی ـ اعتراضی در کلیات سعدی و دیوان خواجوی کرمانی انجام شده است. مدایح سعدی محدود است و او این شیوهی کلامی را بستر مناسبی برای مبارزه با بیعدالتی در رسیدن به جامعهی آرمانی دلخواه خود میداند اما مدحهای فراوان خواجو، عموماً ادامهی همان شیوهی رایج ستایشگری با کارکرد سنتی در ادب گذشته ایران یعنی خوشنودی صاحبان قدرت است.
نتیجه گیری: شیخ اجل به سبب استقلال اندیشه و اعتقاد به ارزشها، ستایشگری را فرصت خوبی برای بیانِ اعتراضاتِ روشنِ اخلاقی، اجتماعی، تربیتی و حتی سیاسی قرار میدهد حال آنکه خواجو به سبب نیاز مادی و محروم بودن از جایگاه اجتماعی خاص ـ در مقایسه با سعدی ـ هم مدایح اغراق آمیزتری دارد و هم به همان اندازه اعتراضات و نقدهایش در بیشترِ موارد به علت عدمِ دریافتِ این هدایا با چاشنی از توهین همراه است و جنبهی غیراخلاقی ـ هجو ـ و غیراجتماعی به خود میگیرد.
|
|
واژههای کلیدی: انتقاد و اخلاق، دیوان اشعار خواجو، کلیات سعدی، مدح و ستایش |
|
متن کامل [PDF 397 kb]
(972 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1398/9/15 | پذیرش: 1398/9/15 | انتشار: 1398/9/15
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|