۸ نتیجه برای قلعه ای
حسن وحیدی نسب، دکتر بهناز مهاجران، دکتر علیرضا قلعه ای، دکتر حسن قلاوندی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه: هویت سازمانی بهخاطر اهمیتی که دارد؛ امروزه مورد توجه خاصی قرار گرفته است؛ این پژوهش بهمنظور شناسایی رابطه هویت سازمانی و هر یک از ابعادش با جو کاری اخلاقی و هر یک از مؤلفههای آن انجام شد.
روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری دانشگاههای فردوسی و علوم پزشکی مشهد بود. نمونه آماری ۴۶۵ نفر از جامعه آماری فوق در سال ۹۵ بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. آنان پرسشنامههای هویت سازمانی و جو کاری اخلاقی را تکمیل کردند؛ برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روش آماری همبستگی کانونی، به کمک نرمافزار SPSS نسخه ۲۳ استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که بین هویت سازمانی و هر یک از مؤلفههای آن با جو کاری اخلاقی و هر یک از ابعاد آن ارتباط معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: بین یافتههای حاصل و نتایج دیگر پژوهشهای انجام شده در این حوزه همسویی و همخوانی نزدیکی وجود داشت؛ لذا جهت توسعه و تعمیق هویت سازمانی کارکنان، پیشنهاد میگردد؛ مسئولین و دستاندرکاران دانشگاهها، بیش از پیش زمینههای تعالی سطح جوکاری اخلاقی را در بین کارکنان و در فضای حاکم بر محیط دانشگاهها، فراهم کنند.
معصومه علی زاده، دکتر بهناز مهاجران، دکتر علیرضا قلعه ای،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه: امروزه اخلاق حرفهای و سرمایه اجتماعی نقش بسیار مهمی را در سازمانها ایفا میکنند. هدف پژوهش حاضر تحلیل کانونی رابطه بین مؤلفههای اخلاق حرفهای و ابعاد سرمایه اجتماعی در بین دبیران مقطع اول متوسطه شهرستان نقده بود.
روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، از نوع همبستگی بنیادی یا کانونی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران مقطع اول متوسطه شهرستان نقده بودند. حجم جامعه آماری ۲۳۵ نفر است که تعداد ۹۰ نفر آنها از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد اخلاق حرفهای و سرمایه اجتماعی جمعآوری و بهوسیله نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری ماتریس همبستگی پیرسون و تحلیل همبستگی کانونی فرضیه پژوهشی تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: رابطه متغیر کانونی اخلاق حرفهای با متغیر کانونی سرمایه اجتماعی ۷۳/۰ میباشد. شاخص لامبدای ویکلز برای این ارتباط ۲۴/۰ بهدست آمد که آماره F مربوط به آن نیز ۲۴/۱۴ میباشد که در سطح ۰۱/۰ معنیدار است. بنابراین این دو مجموعه ارتباط معنیداری با یکدیگر دارند. همچنین ۴۸/۰ واریانس بین ابعاد سرمایه اجتماعی با مؤلفههای اخلاق حرفهای تبیین میشود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده، تحلیل همبستگی کانونی با ۹۹ درصد احتمال وجود همبستگی بین دو مجموعه مؤلفههای اخلاق حرفهای با ابعاد سرمایه اجتماعی را تأیید میکند.
دکتر افشار کبیری، دکتر علیرضا قلعه ای، معصومه طالبی، مریم شیخلو،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه: معنویت در محیط کار از متغیرهای بسیارمهم و تأثیرگذار بر عملکرد و رفتار کارکنان سازمان است، بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط بین ابعاد معنویت در محیط کار بر سلامت سازمانی و اعتماد سازمانی انجام شده است .
روش: روش تحقیق حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی پرستاران زن بیمارستان امام رضا(ع) ارومیه تشکیل داده بودند (۱۳۰نفر) که با استفاده از روش سرشماری تمام پرستاران زن این بیمارستان به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار گرد آوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامهء استاندارد معنویت در محیط کار، پرسشنامهء استاندارد سلامت سازمانی و پرسشنامهء محقق ساخته اعتماد سازمانی بوده است که روایی و پایایی آنها بررسی و مورد تأیید قرار گرفت . جهت تجزیه تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که ابعاد معنویت با اعتماد سازمانی ( با ضریب استاندارد ۶۸/۰، ۳۹/۷=t) و سلامت سازمانی (با ضریب استاندارد ۷۹/۰، و۶۸/۵=t) رابطه مثبت و معنی داری دارد.
نتیجه گیری :درمجموع می توان گفت که تکیه بر معنویات در بیمارستان ها موجب ارتقاء اعتماد سازمانی و سلامت سازمانی در بیمارستان ها می شود . بر این اساس ضرورت توجه به ابعاد معنویت در بیمارستان ها احساس می شود.
دکتر عادل زاهد بابلان، دکتر علیرضا قلعه ای، افشین دیوبند، سلیم کاظمی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه: در دهه اخیر بیشتر سازمان ها برای جذب کارکنان آراسته به اخلاق حرفه ای، مشتاق و متعهد به وظایف شغلی و در عین حال مسئولیت پذیر در راستای نیل به اهداف و آرمان های سازمان به عنوان یک عامل مزیتی تلاش می کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اشتیاق شغلی در رابطه بین اخلاق حرفه ای و پاسخگویی سازمانی در میان کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی بود.
روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد ۴۲۰ نفر بود. تعداد ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای جمع آوری داده ها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد اخلاق حرفه ای، اشتیاق شغلی و پاسخگویی سازمانی استفاده شد که پایائی آنها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و روایی ابزارهای پژوهش با تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. روش آماری مورد استفاده نیز معادلات ساختاری می باشد.
یافته ها: نتایج نشان داد که اخلاق حرفه ای بر اشتیاق شغلی کارکنان (۶۷/۰) اثر مستقیم مثبت و معناداری دارد. اخلاق حرفه ای بر پاسخگویی کارکنان (۴۶/۰) اثر مستقیم مثبت و معناداری دارد. اثر مستقیم اشتیاق شغلی بر پاسخگویی کارکنان (۳۹/۰) مثبت و معنادار است. همچنین نتایج بیانگر اثر غیر مستقیم اخلاق حرفه ای بر پاسخگویی کارکنان با میانجیگری اشتیاق شغلی (۲۶/۰) است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، برای رویارویی با چالش های زندگی سازمانی مدرن، رعایت اصول و موازین اخلاق حرفه ای که کارکنان را نسبت به اهداف و فعالیت های سازمان مشتاق و پاسخگو نگه دارد یک اصل اساسی است.
دکتر بهناز مهاجران، دکتر علیرضا قلعه ای، عسگر شجاع خانی، فرشید اشرفی سلیم کندی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه: «اخلاق کاری» «مسئولیت اجتماعی» و «تعهد سازمانی» جزو متغیرهایی هستند که در مدیریت سازمانی موردتوجه اصلی محققان بوده و هست. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اخلاق کاری با مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی در بین کارکنان در بنیاد شهید استان آذربایجان غربی پرداخته و در پی آن بود تا مشخص نماید که آیا اخلاق کاری رابطۀ معنیداری با مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی دارد؟
روش کار: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی است. جامعۀ آماری تحقیق شامل ۱۴۸ نفر کارمندان بنیاد شهید استان آذربایجان غربی، بودند که تعداد ۱۰۸ نفر آنها از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادههای موردنیاز با استفاده از سه پرسشنامۀ استاندارد اخلاق کاری، مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی جمعآوری و با استفاده از آزمون آماری مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی (pls) برای فرضیههای پژوهشی تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که اخلاق کاری توان تبیین تغییرات تعهد سازمانی را به میزان ۷۳ درصد را دارد. از سوی دیگر اخلاق کاری به میزان ۷۷ درصد از واریانس مسئولیت اجتماعی را دارا میباشد. از دیگر یافتههای این تحقیق این است که تعهد سازمانی با مسئولیت اجتماعی رابطهای معنادار و مثبتی دارد و ۷۲ درصد از تغییرات مسئولیت اجتماعی را تعهد سازمانی تشریح مینماید.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج آماری، کلیه فرضیات تحقیق تأیید و این نتیجه حاصل گردید که اخلاق کاری رابطۀ معنیداری با مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی دارد
فرشید اشرفی سلیم کندی، دکتر حسن قلاوندی، دکتر علیرضا قلعه ای،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه: «تفکر انتقادی» « اخلاق سازمانی» و «نوآوری سازمانی» جزو متغیرهایی هستند که در مدیریت سازمانی موردتوجه اصلی محققان بوده و هست. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تفکر انتقادی و نوآوری سازمانی با میانجی گری اخلاق سازمانی در بین کارکنان دانشگاه ارومیه می باشد.
روش کار: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی است. جامعۀ آماری تحقیق شامل ۶۳۰ نفر کارمندان دانشگاه ارومیه، بودند که تعداد ۲۳۰ نفر آنها از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادههای موردنیاز با استفاده از سه پرسشنامۀ استاندارد تفکر انتقادی، اخلاق سازمانی و نوآوری سازمانی جمعآوری و با استفاده از آزمون آماری مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی (pls) برای فرضیههای پژوهشی تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که تفکر انتقادی توان تبیین تغییرات اخلاق سازمانی و نوآوری سازمانی را به ترتیب به میزان ۶۷ و ۴۶ درصد را دارد. ۶۰ درصد از تغییرات نوآوری سازمانی را اخلاق سازمانی تشریح مینماید. هم چنین تفکر انتقادی توان تبیین نوآوری سازمانی از طریق نقش میانجی اخلاق سازمانی را به میزان ۴۰ درصد را دارد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج آماری، کلیه فرضیات تحقیق تأیید و این نتیجه کلی پژوهش حاصل گردید که اخلاق سازمانی بین رابطه تفکر انتقادی و نوآوری سازمانی نقش میانجی را دارد.
زین العابدین درویشی، دکتر بهناز مهاجران، دکتر علیرضا قلعه ای،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار بخشی الگوی بالندگی اخلاقی اعضای هیات علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و آمیخته اکتشافی می باشد. در بخش کیفی جامعه آماری اساتید دانشگاه فرهنگیان بودند که در زمینه بالندگی سازمانی تخصص داشتند که از طریق نمونه گیری هدفمند ۱۲ نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و تحلیل داده ها بر اساس روش کدگذاری سیستماتیک انجام گرفت. در بخش کمی، جامعه اساتید دانشگاه فرهنگیان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای ۲۶۰ نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه محقق ساخته بالندگی اخلاقی اساتید و مقایسات زوجی بوده است. آزمون های مورد استفاده آماری شامل تحلیل عاملی تائیدی، تی تک نمونه ای و تحلیل سلسله مراتبی بود.
یافتهها: یافته های بخش کیفی شامل مقوله های: تعاملات انسانی، ویژگی های شخصیتی، جدیت در کار، رعایت قوانین و شناخت فراگیران بوده و اعتبار الگوی مفهومی توسط نیکویی برازش تائید گردید. هم چنین سطح موجود بالندگی اخلاقی از لحاظ مولفه های تعاملات انسانی، ویژگی های شخصیتی و رعایت قوانین در سطح مطلوب و مولفه های جدیت در کار و شناخت فراگیران در سطح نسبتاً مطلوبی قرار داشت. یافته دیگر این که مولفه های بالندگی اخلاقی از نظر اهمیت به ترتیب تعاملات انسانی، جدیت درکار، ویژگی های شخصیتی، شناخت فراگیران و رعایت قوانین، تعیین گردید.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج آماری، طراحی و اعتبارسنجی الگوی بالندگی اخلاقی اساتید دانشگاه فرهنگیان به دست آمده و وضعیت موجود بالندگی اخلاقی و میزان اهمیت مولفه های آن شناسایی گردید.
محمد فرخی، دکتر علیرضا قلعه ای، دکتر حسن قلاوندی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و چابکی سازمانی با میانجی گری سواد اطلاعاتی در بین کارکنان دانشگاه ارومیه پرداخته تا مشخص نماید که آیا اخلاق حرفه ای رابطۀ معنیداری با چابکی سازمانی و سواد اطلاعاتی دارد؟
روش کار: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی - همبستگی است. جامعۀ آماری تحقیق شامل ۶۳۰ نفر کارمندان دانشگاه ارومیه، بودند که تعداد ۲۳۰ نفر آنها از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادههای موردنیاز با استفاده از سه پرسشنامۀ استاندارد اخلاق حرفه ای، سواد اطلاعاتی و چابکی سازمانی جمعآوری و با روش تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر با استفاده از (PLS) برای فرضیههای پژوهشی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که اخلاق حرفه ای توان تبیین تغییرات چابکی سازمانی سواد اطلاعاتی را به میزان ۴۰ و ۸۲درصد را دارد. هم چنین ۵۸درصد از تغییرات چابکی سازمانی را سواد اطلاعاتی تشریح مینماید. اخلاق حرفه ای توان تبیین چابکی سازمانی از طریق نقش میانجی سواد اطلاعاتی به میزان ۴۳ درصد را دارد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج آماری، کلیه فرضیات تحقیق تأیید و این نتیجه حاصل گردید که اخلاق حرفه ای رابطۀ معنیداری با چابکی سازمانی و سواد اطلاعاتی دارد و سواد اطلاعاتی بین رابطه اخلاق حرفه ای و چابکی سازمانی نقش میانجی را دارد